هر آن چیزی که بایستی درباره اوتیسم بدانید!

0

اختلال طیف اوتیسم برچسبی بود که در اوایل قرن بیستم ابداع شد و برای اشاره به افرادی به کار میرفت که دامنه اندکی از روابط شخصی و تعامل محدود شده با محیط داشتند، یعنی نوعی گوشه گیری از کالبد زندگی اجتماعی به درون خود. ازاین رو، واژه اوتیسم  از کلمه یونانی” اوتوس” به معنی “خود” گرفته شده است، اگرچه از سال۱۹۹۰ ،اختلال طیف اوتیسم در قانون آموزش افراد با ناتوانی ها به عنوان یک طبقه مجزا در نظر گرفته شد، ولی در حال حاضر این اختلال و سایر اختلالهای مشابه تحت عنوان گسترده تری به نام “اختلال طیف اوتیسم” قرار گرفته‌اند.

اصطلاح طیف بر ناتوانی‌های همراه با اختلال اوتیسم اشاره می‌کند که پیوستاری از نسبتا خفیف تا بسیار شدید دارد. استاندارد طالیی برای تشخیص اختلال طیف اتیسم در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکی آمریکا از اصطالح اختلال طیف اتیسم استفاده کرده است و این اختلال را در گروه اختلالهای عصبی – تحولی قرار داده که آسیب در ارتباط و تعامل اجتماعی و همچنین رفتارهای تکراری و محدود از نشانه های آن هستند. این نشانه ها در اوایل دوره رشد، شروع میشوند، ولی ممکن است تا مدتی مخفی بمانند. در بیشتر موارد، این نقصها هنگام مهارتهای ارتباطی ضعیف کودک پدیدار میشوند.

ملاکهای تشخیصی و سطوح شدت اختلال طیف اوتیسم

در سال ۱۹۸۰ در نسخه سوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی به عنوان یک طبقه مجزا ذکر شد. در نسخه چهارم این راهنمای تشخیصی، اختلال طیف اوتیسم به ۴طبقه فرعی اختلال اتیسم، آسپرگر، رت و ازهم پاشیدگی کودکی تقسیم شد. در نسخه پنجم هم طبقه های فرعی حذف و این اختلال به صورت طیف در نظر گرفته شد.

ملاک‌های تشخیصی اختلال طیف اوتیسم در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی(DSM5)

  1. وجود مشکلات مداوم در به کارگیری ارتباطات کلامی و غیرکلامی در اجتماع به نحوی که در همه موارد زیر آشکار باشد:
  • نقص در درک به کارگیری مهارتهای ارتباطی به منظور اهداف اجتماعی مانند احوالپرسی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات به شیوهای مناسب در زمینه فعالیتهای اجتماعی.
  • نقص در انعطاف پذیری ارتباطات و توانایی تغییر آن به منظور انطباق با شرایط یا نیازهای شنونده. بین شیوه صحبت کردن در کلاس درس و زمین بازی و همچنین در صحبت کردن با یک کودک یا بزرگسال تفاوتی قایل نمیشود، از زبان رسمی استفاده میکند.
  • مشکالت مربوط به پیروی از قوانین و اصول مربوط به گفتگو، شرح وقایع و ماجراها از جمله رعایت نکردن نوبت هنگام مکالمه، مشکل در اصلاح جمله ها زمانی که اشتباهی در بیان روی میدهد و ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند و ناتوانایی استفاده از نشانه های کلامی و غیرکلامی در تنظیم تعامل. دشواری در درک مواردی که به صراحت بیان نمیشوند (برای مثال، استنتاج کردن) و مشکل درک معانی نهفته یا مبهم زبان (به عنوان مثال، اصطالحات، طنز و استعاره ها که معانی مختلفی دارند و وابسته به زمینه ای هستند که در آن به کار میروند، یا تفسیر میشوند) .
  1. این اختلال موجب محدودیتهای کارکردی در برقراری ارتباط موثر، مشارکت اجتماعی، ارتباط اجتماعی، کسب مهارتهای تحصیلی یا فعالیتهای شغلی و حرفه ای در یکی از موارد بالا یا در همه آنها میشود.
  • نشانه ها در سالهای نخستین دوره رشد شروع میشوند ولی ممکن است تا زمانی که درخواستهای اجتماعی و ارتباطی از محدوده تواناییهای فرد بیشتر نباشد، کاملا آشکار نشود، یا آموخته های اکتسابی فرد در دوران زندگی آن را مخفی کند.
  1. نشانه ها سبب ایجاد اختلال بالینی معنادار و قابل توجه در حوزه های مهم اجتماعی، شغلی یا سایر کارکردهای فعلی فرد میشود.
  2. نشانه ها بر اثر وضعیت پزشکی یا عصب شناختی دیگری ایجاد نمیشوند، یا به علت محدودیت در توانایی فرد در حوزه ساختار کلمه و دستور زبان ایجاد نشده اند و با استفاده از اختلالهای دیگری مانند اختلال هوشی، تاخیر رشدی یا سایر اختلالهای روانی قابل تبیین نیستند.
  3. به منظور تشخیص افتراقی اختلال طیف اتیسم و اختلال هوشی ضرورت دارد به وجود نقص در ارتباط اجتماعی و توانایی ارتباط اجتماعی پایینتر از سطح رشد عمومی توجه شود.

توجه:  افرادی که با استفاده از نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی(DSMIV)، تشخیص اختلال طیف اتیسم کلاسیک، آسپرگر یا اختلال رشدی گسترده مشخص نشده دریافت کرده اند باید بر اساس معیارهای جدیدی که در نسخه پنجم این راهنمای تشخیصی آمده است، تشخیص اختلال طیف اتیسم را دریافت کنند.

شدت اختلال طیف اوتیسم در DSM5

شدت اختلال طیف اتیسم براساس میزان آسیب در ارتباط و تعامل اجتماعی و همچنین رفتارهای تکراری و محدود به ۳سطح تقسیم میشود.

 

سطح ۱: نیاز به نظارت و حمایت

 ارتباط و تعامل اجتماعی: در صورت نبودحمایت در زمان برقراری ارتباط اجتماعی با ناتوانی و اختلال شدیدی مواجه میشود، در آغازگری تعامل اجتماعی ناتوان است، نمونههای آشکاری از پاسخهای غیرمعمول یا ناموفق به پیشنهاد برقراری ارتباط اجتماعی از سوی دیگران دارد، به نظر میرسد که عالقهای به برقراری تعامل اجتماعی ندارد. برای مثال، فردی که قادر به صحبتکردن است و هنگام صحبت از جمالت کامل استفاده میکند اما وارد گفتوگوی کامل )بیانکردن و شنیدن( نمیشود و تالشش برای دوست‌یابی ناموفق و عجیبوغریب است.

رفتارهای تکراری و محدود:انعطافناپذیری در رفتار که باعث تداخل قابلتوجهی در عملکرد فردی در یک یا چند حوزه میشود. دشواری در تغییر از فعالیتی به فعالیت دیگر قابل مشاهده است. وجود مشکالتی در توان سازماندهی و برنامهریزی مانع کسب استقالل میشود

سطح ۲: نیاز به نظارت و حمایت قابل توجه

 ارتباط و تعامل اجتماعی: وجود آسیبی آشکار در مهارت ارتباط اجتماعی کالمی و غیرکالمی، اختلالهای اجتماعی آشکار حتی با وجود حمایت هنگام تعامل، محدودیت در آغازگری تعامالت اجتماعی، پاسخ ناکافی یا غیرطبیعی به پیشنهاد برقراری ارتباطات اجتماعی از جانب دیگران. برای مثال، فردی که در حد استفاده از جمالت ساده سخن میگوید، تعامل اجتماعی محدودی دارد، در حد منافع خاص و محدود خود صحبت میکند و دارای رفتارهای غیرکالمی عجیبوغریب است.

رفتارهای تکراری و محدود: انعطافناپذیری در رفتار، مقابله با تغییر، رفتارهای تکراری و محدود که برای مشاهدهگران عادی عجیبوغریب به نظر میرسند و در زمینههای مختلفی با عملکرد فرد تداخل دارد. در زمان درخواست برای تغییر عملکرد یا تمرکز دچار آشفتگی میشود.

سطح ۳: نیاز به نظارت و حمایت بسیار زیاد و قابل توجه

 ارتباط و تعامل اجتماعی: وجود ناتوانی و آسیب شدید در مهارت ارتباط اجتماعی کالمی و غیرکالمی که باعث ایجاد اختلال شدید در عملکردهای ارتباطی، آغازگری بسیار محدود تعامل اجتماعی و حداقل پاسخدهی به پیشنهاد برقراری ارتباط اجتماعی از سوی دیگران میشود. به عنوان مثال، فردی با توانایی بیان چند کلمه قابلفهم که بهندرت آغازگر تعامل با دیگران است، در صورت انجام این کار از روشهای غیرمعمول برای رفع نیازهایش استفاده میکند و تنها به درخواستهای بسیار صریح و مشخص اجتماعی پاسخ میدهد.

رفتارهای تکراری و محدود: انعطافناپذیری در رفتار، مقابله شدید با تغییر، رفتارهای تکراری و محدود که بهطور قابلتوجهی با عملکردهای فرد در همه حوزهها تداخل دارد. در زمان درخواست برای تغییر عملکرد یا تمرکز دچار آشفتگی همهجانبه و قابلتوجه میشود.

میزان شیوع اوتیسم

در چند سال گذشته، میزان شیوع اختلال طیف اوتیسم به طور چشمگیری افزایش یافته است.

درباره میزان شیوع اختلال طیف اتیسم باید به چند نکته مهم توجه شود

  1. .میزان شیوع اختلال طیف اتیسم در پسران و دختران به نسبت ۵ به ۱ است. استداللهایی برای این اختالف زیاد وجود دارد. پسران از نظر زیستی نسبت به بدکارکردی عصبشناختی مستعدتر هستند و وقتی که رفتارهای نابهنجاری نشان میدهند، متخصصان نسبت به ارجاع یا تشخیص آنها گرایش به سوگیری دارند.
  2. اختلال طیف اتیسم در همه گروههای اقتصادی، اجتماعی، قومی و نژادی رخ میدهد
  3. استدلالهای افزایش میزان شیوع قابل بحث هستند. هر چند پژوهشگران احتمالهای منفرد و ترکیبی زیر را عنوان کرده اند –
  • گسترش ملاک‌های مورد استفاده در تشخیص اختلال طیف اوتیسم از جمله به رسمیت شناختن مواردی که عملکرد بالاتری دارند.
  • آگاهی بیشتر مردم و همچنین متخصصان پزشکی، روانشناسی و آموزش نسبت به اختلال طیف اتیسم.
  • تشخیص نادرست، یعنی افرادی که اکنون به عنوان اختلال طیف اتیسم شناسایی میشوند، پیشتر به عنوان ناتوان هوشی یا دارای اختلالهای زبانی تحولی تشخیص داده میشدند. برای مثال، همچنان که گفته شد میزان شیوع دانش آموزان دارای اختلال طیف اتیسم در مدارس دولتی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ ، دوبرابر شده است؛ به هر حال، میزان شیوع دانش آموزان شناسایی شده به عنوان داشتن ناتوانی هوشی به میزان ۲۲درصد(یک‌پنجم)کمتر شده است. در حال حاضر، آموزش وپرورش ایاالت متحده تعداد دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم را برابر با تعداد دانش آموزان با ناتوانیهای هوشی شناسایی کرده اند.
  1. اگرچه علتهای احتمالی بالا توسط شواهد علمی حمایت میشوند ولی نمیتوان احتمال برخی از عوامل کشف نشده را مانند مواد سمی که در افزایش شیوع نقش دارند، نادیده گرفت. برای مثال، برخی از شواهد اولیه نشانگر ارتباط بین میزان آلودگی هوا و میزان شیوع اختلال طیف اتیسم هستند.

علت شناسی

درنظریه های علی امروزی هنوز متخصصان به طور دقیق نمیدانند چه خطایی در مغز کودکان با اختلال طیف اوتیسم رخ میدهد ولی پایه های عصب شناختی و ژنتیـــکی این اختلال قابـــل بحث و بررسی است.

پایـــه های عصب شنـــاختی اختـــلال طیـف اوتیسم: پژوهشگران از فنون تصویربرداری عصبی استفاده میکنند تا مشخص شود کودکان و بزرگسالان با اختلال طیف اوتیسم در چند حوزه از مغز خود، نارسایی‌های عصب شناختی دارند. در حقیقت، چون برخی از حوزه های مغز به قدری آسیب دیده است که بسیاری از متخصصان فکر میکنند بهتر است اختلال طیف اتیسم به عنوان یک اختلال عصب شناختی نسبت به نابهنجاری در یک بخش ویژه مغز ترجیح داده شود.

به طور تخصصی‌تر پژوهش‌ها حاکی از آن است که سلولهای مغزی افراد با اختلال طیف اوتیسم، پیوندها و اتصال‌های ناقصی را نشان می‌دهد. از آن‌ها به عنوان اتصال ناکافی نورونی (inadequate neuronal connection) یاد می شود که توانایی سلولی برای ارتباط با هر کسی را مختل می‌کند. پژوهشگران دریافتند اتصال ناکافی نورونی در افراد با اختلال طیف اتیسم بین بخش جلویی و پشتی مغز است. آنها به طوردقیقی عنوان کردند که نارسایی هایی در ارتباط  بین لوبهای پیشانی و لوبهای پس سری وجود دارد. این لوبها به ترتیب مسئول کارکردهای اجرایی و پردازش ادراک دیداری هستند. مسیر جالب توجه دیگر، پژوهشهای عصب شناختی مربوط به مغز و اندازه سر افراد با اختلال طیف اوتیسم است.

پژوهشها حاکی از آن است که مغز و سر کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم به طور ناگهانی و بیش از حد رشد میکند که احتمال میرود هرچه زودتر از نخستین سال زندگی شروع شود، سپس سرعت رشد آن کاهش مییابد، تا این‌که در نوجوانی به اندازه طبیعی میرسد. میزان نابهنجاری بسیار چشمگیر رشد مغز در ۲سال نخست زندگی تاکیدی بر واقعیت داشتن اهمیت زمان بحرانی برای سازماندهی مغزی است.  نظریه ها متفاوت هستند اما برخی باور دارند که رشد مغزی نابهنجار با افزایش سطوح هورمونهای رشد ارتباط دارد.

به نحو شگفت انگیزی، در بین متخصصان نظریه دیگری درباره اختلال طیف اتیسم که مبتنی بر هورمون است، مطرح شده و توجه زیادی را به خود جلب کرده است. برخی از پژوهشگران معتقدند که این امر، قبل از تولد اتفاق میافتد. آنها سطوح بالای هورمون آندروژن (هورمونی که مسئول کنترل رشد و تکامل ویژگیهای مردانه است) در مایع آمنیوتیک مادران باردار را پیشبینی کننده خصوصیات اتیستیک در فرزندانشان میدانند. براساس این یافته ها، از افراد با اختلال طیف اتیسم به عنوان مغز افراطی مردانه یاد میشود. نظریه عنوان شده قابل باور است، ولی بیشتر جوامع درباره روایی آن شک دارند. یکی از انتقادها این است که نظریه مطرح شده مبتنی بر ارتباط بین آندروژن و خصوصیات اتیستیک در جمعیت عادی است، نه بین آندروژن و کسانی که به طورواقعی با اختلال طیف اتیسم تشخیص داده شده اند.

پایه های ژنتیکی اختلال طیف اوتیسم: شواهد علمی بسیار محکمی درباره مولفه های وراثتی اختلال طیف اتیسم وجود دارد. پژوهشها نشان دادهاند وقتی تشخیص داده میشود کودکی دارای اختلال طیف اتیسم است، به احتمال ۱۵درصد خواهر یا برادر کوچکترش هم مبتلا به اختلال طیف اتیسم تشخیص داده می‌شود. این مقدار از ۲۵ تا ۷۵ بار بیشتر از آنچه هست که در جمعیت عادی اتفاق می‌افتد. وقتی یکی از دوقلوهای مونوزیگوت (دوقلویهای همسان یا یک تخمکی) دارای اختلال طیف اتیسم باشد، نسبت به دوقلویهای دیزیگوت (دوقلویهای ناهمسان یا دوتخمکی) به احتمال بیشتری دوقلوی دیگر هم این اختلال را دارد. افزون بر این، حتی اگر آنهایی که به عنوان مبتلا به اختلال طیف اتیسم تشخیص داده نمیشوند، یا اعضای خانواده افراد با اختلال طیف اتیسم به احتمال بیشتری ویژگیهای شبه اتیستیک نشان میدهند. این ویژگیها که با معاینه بالینی مشخص نمیشوند عبارتند از: نداشتن دوستان صمیمی، دلمشغولی به علایق محدود و انجام کارهای تکراری.

child refusing to eat main meal at lunch, crybaby, capricious kid, little boy with unhappy face sitting with fork at the table

به طور کلی، امروزه شواهد مربوط به علت وراثتی اختلال طیف اتیسم نشان میدهد در برخی موارد جهش های ژنتیکی پراکندهای وجود دارد. پژوهشگران دریافتنـــد که جهش هـــای ژنـــی ظریفـــی مانند حذف خود به خود یا مضاعف شدن مواد ژنتیکی وجود دارد که میتواند منجربه با اختلال طیف اتیسم شود و گاهی اوقات از یک والد یا هر دو والدین به کودکان منتقل می شود. هنوز پژوهشها، به طور دقیق همه ژنهای درگیر در اختلال طیف اتیسم را شناسایی نکرده‌اند. با این حال، پژوهشگران موافق هستند که هیچ ژن منفردی برای این اختلال وجود ندارد؛ بلکه ژنهای مختلفی در پدید آیی آن نقش دارند و ژنهای درگیر در همه افراد دارای اختلال طیف اتیسم مشابه یکدیگر نیستند.

شناسایی اوتیسم

در بیشتر موارد، تشخیص اختلال طیف اوتیسم توسط روانپزشک و با استفاده از ملاک‌های راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا انجام می‌شود که بر مهارت‌های ارتباطی، تعامل اجتماعی و الگوهای تکراری و قالبی رفتار تمرکز دارد. در مجموع، متخصصان برای مشاهده کودک در موقعیتهای مختلف و گرفتن تاریخچه دقیق از والدین میتوانند از مشاهده رفتار کودک و سیاهه نشانه های رفتاری استفاده کنند؛ به طور معمول، سیاهه ها توسط والدین یا معلمان تکمیل می‌شود، دو ابزاری که هم استاندارد شده‌اند و هم استاندارد طلابی برای تشخیص اختلال طیف اتیسم را دارند عبارتند از:

  1. برنامه مشاهده تشخیصی اختلال طیف اوتیسم
  2. مصاحبه تشخیصی اختلال طیف اوتیسم

در گذشته امکان تشخیص کودکان با اختلال طیـــف اوتیســـم قبـــل از ۲ یا ۳ سالگـی وجود نداشت. اکنون، آن دیدگاه تغییر کرده است. برای مثال، آکادمی روانپزشکان آمریکا توصیه کرده است که متخصصان نسبت به نشانه های اختلال طیف اتیسم در همه بررسیهای مراقبتی پیشگیرانه کودک هوشیار باشند و در ۹ ،۱۸ ،۲۴ و ۳۰ ماهگی غربالگری انجام شود.

 نشانه های هشداردهنده اختلال طیف اوتیسم

نشانه های هشدار دهنده اولیه:

  1. فقدان غان و غون یا انتقال مقصود خود تا یک‌سالگی
  2. استفاده نکردن از گفتار یک کلمه ای تا ۱۶ ماهگی و عبارتهای ۲کلمه ای تا ۲سالگی
  3. واکنش نداشتن در برابر صدا زدن اسم خود
  4. فاقد مهارتهای زبانی یا اجتماعی
  5. ارتباط چشمی ضعیف
  6. مرتب کردن بیش از حد اسباب بازیها یا اشیا
  7. فقدان پاسخدهی اجتماعی یا لبخند

نشانه های هشداردهنده بعدی:

  1. توانایی آسیب دیده برای دوست شدن با همسالان
  2. توانایی آسیب دیده برای شروع یا حفظ مکالمه با دیگران
  3. فقدان یا آسیب به بازی های تخیلی یا اجتماعی
  4. استفاده قالبی، تکراری یا غیرمعمولی از زبان
  5. الگوهای محدودشده علایق که از لحاظ شدت یا تمرکز غیرطبیعی هستند
  6. شیفتگی به اشیا یا موضوعهای مشخص
  7. تبعیت انعطاف ناپذیر نسبت به امور روزمره خاص یا رفتارهای وسواسی

ویژگیهای روانشناختی و رفتاری بر اساس (DSM5)

همانطور که پیشتر عنوان شد نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی برای نشانه های اختلال طیف اتیسم ۲طبقه کلی را در نظر گرفته است. از این رو، بحث درباره ویژگیهای روانشناختی و رفتاری در اختلال طیف اتیسم براساس این ۲طبقه سازماندهی میشود.

  1. آسیب در ارتباط و تعامل اجتماعی

بسیاری از مشکلات مربوط به تعامل اجتماعی که افراد با اختلال طیف اتیسم نشان میدهند، به مشکل در پاسخ به درخواستهای اجتماعی مربوط میشود. بیشتر والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم بیان میکنند که نوزادان یا کودکان نوپای آنها نسبت به در آغوش گرفتن و نوازش کردن، به طور طبیعی پاسخ نمیدهند. احتمال دارد واکنشهای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم نسبت به والدین، خواهرها، برادرها یا معلمان در مقایسه با سایر غربیه ها تفاوتی نداشته باشد. امکان دارد آنها در موقعیتهای اجتماعی لبخند نزنند یا وقتی که چیز خنده داری را مشاهده کردند، لبخند نزده و نخندند. این کودکان با چشمهایشان به طرز قابل توجهی، متفاوت از دیگران خیره میشوند؛ گاهی اوقات از ارتباط چشمی با دیگران اجتناب کرده یا با گوشه های چشمهایشان نگاه میکنند. آنها به افراد دیگر علاقه کمی نشان میدهند یا این که هیچ علاقه ای ندارند، ولی شیفته اشیا میشوند. امکان دارد این کودکان بازی کردن به طور طبیعی را یاد نگیرند. این ویژگیها ادامه می‌یابد و مانع تحول بهنجار سبک دلبستگی طبیعی کودک به والدین و برقراری رابطه دوستانه با همسالان میشود. به طور کلی، آسیب در ارتباط و تعامل اجتماعی در۳ قسمت موردبررسی قرار میگیرد.

قصد ارتباطی: بسیاری از کودکان با اختلال طیف اتیسم فاقد قصد ارتباطیJهستند یا تمایلی به ارتباط با دیگران ندارند. برخی از آنها دارای آسیبهای زبانی شدید بوده و برخی دیگر خموش یا بیصدا هستند؛ آنها از زبان استفاده نکرده یا تقریبا استفاده نمیکنند.گروهی از این کودکان که دارای آسیبهای زبانی شدید هستند، نابهنجاری هایی در زیر و بمی، آهنگ و بلندی صدا و همچنین محتوای زبان  شفاهی دارند. گفتارشان، صداهایی مانند “آدم آهنی ” دارد یا امکان دارد پژوا ک‌ گویی کنند، یعنی آنچه را میشنوند به صورت طوطی وار تکرار کنند. آنها ضمایر را معکوس میکنند (برای مثال در کاربرد ضمیر من و تو گیج میشوند یا برای اشاره به خودشان به جای من یا مرا از او استفاده میکنند). برای این کودکان، استفاده از زبان به عنوان ابزاری برای تعامل اجتماعی به نحو خاصی دشوار است، حتی اگر آنها زبان را یاد بگیرند، به خاطر کاربرد آن در تعامل اجتماعی با دشواری قابل توجهی مواجه هستند، چون از واکنشهای مخاطبان خود آگاهی ندارند.

توجه مشترک: نقص در ارتباط اجتماعی با اسیب در توانایی ترغیب به توجه مشترک پیوند می‌یابد.  توجه مشترک، فرآیندی است که یک فرد از طریق ابزارهای غیرکلامی (مانند خیره شدن یا اشاره کردن به محرک‌ها) فرد دیگری را هوشیار میکند. برای مثال، شخصی به فرد دیگری خیره میشود، سپس به یک شی اشاره میکند، بعد از آن برمیگردد و به عقب خیره میشود تا آن فرد نگاه کند. این شخص که تلاش میکند توجه دیگران را به هدف جلب کند، “آغازگر توجه مشترک ” نامیده میشود. به فردی که به شی اشاره شده نگاه میکند”واکنش دهنده به توجه مشترک ” می گویند.

 کاربرد اجتماعی زبان: افراد با اختلال طیف اتیسم در کاربـــرد اجتماعـــی زبان یا سرنخ های اجتماعی زبان مشکل دارند. برای مثال، امکان دارد از تغییرات غیرطبیعی در صدا مانند یکنواختی، صحبت کردن با صدای بسیار بلند یا خیلی تند یا بسیار آهسته استفاده کنند. در تغییر دادن موضوعی که درباره آن صحبت می کنند، ماهر نیستند، با خود حرف می زنند یا صحبتهای مشابهی را یکسره تکرار میکنند.

شایسته است از تغییراتی که در قلمرو کودکان با اختلال طیف اوتیسم اتفاق می‌افتد و مورد تایید مراکز و انجمن های معتبر علمی و بین المللی از جمله پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی و ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشگلات بهداشتی وابسته است، اطلاع رسانی شود.

یه نظری بده!

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از دیدگاه شما سپاسگزاریم