همگی ما بعضا احساس غم و اندوه میکنیم؛ اما این پدیده لزوما بهمعنای ابتلا به افسردگی بالینی نیست. در واقع ناراحتی یک حس طبیعی است که بخشی از زندگی بوده و میتواند آنرا جالبتر جلوه دهد. در بسیاری از اشکال هنر و اشعار از غم و اندوه الهام گرفته میشود و از دست دادن یکی از عزیزان نیز همواره ناراحتی بازماندگان را بههمراه خواهد داشت. احساس غم میتواند در درک بهتر معنای خوشبختی یا ایجاد حالات افسردگی موثر باشد.
ناراحتی چه زمانی به افسردگی تبدیل میشود؟
چنانچه علائم ناراحتی برای مدت ۲ هفته یا بیشتر بر روند زندگی شما تاثیر منفی بگذارد؛ در اینصورت بایستی نسبت به احتمال تبدیل شدن علائم ناراحتی به افسردگی هوشیار بود. این علائم عبارتند از:
- ناراحتی مداوم، احساس اضطراب یا نوعی حالت تهی بودن
- احساس ناامیدی یا بدبینی
- احساس گناه، پوچی یا بیفایده بودن
- از دست دادن علاقه نسبت به انجام فعالیتهای سرگرمکننده یا لذتبخش نظیر رابطه جنسی
- کاهش انرژی، خستگی، کند شدن تمرکز و بروز اختلال در تصمیمگیری و بهخاطر سپردن اطلاعات
- بیخوابی، بیدار شدن از صبح زود یا خواب بیش از اندازه
- از دست دادن اشتها و کاهش وزن یا پرخوری و افزایش وزن
- تفکر پیرامون مرگ و خودکشی یا تلاش برای خودکشی، بیقراری یا تحریکپذیری شدید
- علائم جسمانی مداوم نظیر سردرد، اختلالات گوارشی و درد مزمن که به درمان پاسخ نمیدهند
برخی افراد با مشاهده علائم فوق تصمیم میگیرند تا برای رفع آنها به خود فرصت بدهند. با اینحال شناسایی سریعتر علائم به درمان آسانتر آنها و تغییر وضعیت انسان کمک خواهد کرد.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
چنانچه برای مدت بیش از چند هفته با علائم ناراحتی و افسردگی مواجه شدید؛ در اینصورت برای تعیین علت مشکل و دریافت راهکارهای احتمالی میتوانید به پزشک مراجعه کنید. حالت افسردگی همواره از تحولات محیط پیرامون ناشی نمیشود؛ بهعنوان مثال بیماری کمکاری تیروئید میتواند باعث بروز علائم افسردگی شود. پزشک پس از رد دلایل بالقوه پزشکی، راهکارهای دیگری را ارائه داده یا شما را به یک روانپزشک یا درمانگر ارجاع خواهد داد.
چگونه با ناراحتی معمول مقابله کنیم؟
در ادامه به بررسی برخی روشهای معمول تجربه غم در زندگی و نحوه تاثیر آن بر حیات انسان میپردازیم:
- به خود اجازه ناراحت شدن بدهید. انکار چنین احساساتی احتمالا آنها را به عقدههایی تبدیل میکند که با گذر زمان بسیار مخربتر خواهند بود. در صورت نیاز گریه کنید. پس از اتمام اشک ریختن یقینا متوجه تسکین ناراحتی خود خواهید شد.
- چنانچه احساس ناراحتی میکنید؛ در اینصورت برای یک روز کامل تنها مانده و به آهنگهای موردعلاقه خود گوش دهید. تفکرات و احساسات خود را مورد بازبینی قرار دهید. تخصیص زمانی برای ناخوش بودن در واقع میتواند به شاد شدن تدریجی روحیه انسان کمک کند.
- به احساسات ناخوشایند خود فکر کرده و آنها را یادداشت نمایید. کشف دقیق علل ناراحتی انسان کار چندان آسانی نیست؛ اما درک دلایل ناراحتی و کنکاش در احساسات به بهبود روحیه فرد کمک بسزایی خواهد کرد.
- کمی قدم بزنید. قدم زدن در هوای تازه و محیطهای نسبتا آرام میتواند چشمانداز پیش روی انسان را تغییر دهد.
- با یکی از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک خود تماس بگیرید. بازگو کردن احساسات بعضا به هضم آسانتر آنها کمک میکند.
- با خود مهربان باشید. این رفتارهای محبتآمیز میتوانند شامل رفتن به حمام داغ، چرت زدن یا خوردن یک قطعه شکلات خوشمزه باشند.
- تا میتوانید بخندید. برای مدتی به تماشای فیلم کمدی موردعلاقه خود بپردازید.
- برای اتفاقات مثبت زندگی خود شکرگزار بوده و بر روی آنها تمرکز نمایید. اینکار به شما کمک میکند تا از احساسات منفی ناراحتکننده فاصله بگیرید.
- بهخاطر داشته باشید که احساس غم و اندوه میتواند در نتیجه تحولات غیرمنتظره زندگی رخ دهد. بعلاوه این احساسات احتمالا نشاندهنده ضرورت اعمال تغییراتی در سبک زندگی هستند. تغییر معمولا استرسزا است؛ اما برای رشد انسان ضروری خواهد بود. چنانچه اعمال برخی تغییرات برای شما آزاردهنده است؛ در اینصورت میتوانید پیرامون مراحل انجام تدریجی آن تفکر نمایید. چنین اقدامی نهایتا زندگی شما را لذتبخشتر خواهد کرد.
درمان افسردگی
درمان افسردگی معمولا از طریق داروهای ضد افسردگی یا گفتار درمانی انجام میشود. بهترین متد درمانی معمولا از هر ۲ مولفه بهصورت تلفیقی بهره میگیرد. برخی گزینههای دارویی محبوب برای درمان افسردگی عبارتند از:
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) مانند پاروکستین، فلوکستین و سرترالین
- سروتونین و مهارکنندههای بازجذب نوراپی نفرین (SNRI) مانند دولوکستین، ونلافاکسین و دزونلافاکسین
پزشک پس از معاینه و گفتگو با شما، بهترین روش درمانی را پیشنهاد خواهد کرد. درمان شناختی نوعی رواندرمانی برای افسردگی است. در این روش افراد با نحوه شناسایی الگوهای منفی افکار خود و جایگزینی آنها با انواع مثبتتر آشنا میشوند. این روش درمانی موثر است؛ چرا که افکار و زمزمههای انسان در واقع به روحیه و انگیزه وی جهت میدهند. چنانچه دائما پیرامون اتفاقات ناخوشایند صحبت کنیم؛ در واقع به ایجاد یک فضای ذهنی مرتبط با افسردگی کمک کردهایم. در مقابل، مثبتاندیشی باعث ایجاد احساسات مثبت میشود. اگرچه کنترل تمامی جوانب افسردگی امکانپذیر نیست؛ اما خوشبینی از جمله مقولههایی است که انسان قادر به کنترل و مدیریت موثر آن خواهد بود.