تشخیص اختلالات خوردن در کودکان حتی برای متخصصان حوزه سلامت نیز غالبا بسیار دشوار است. تفاوتهای کودکان با بزرگسالان صرفا در فاکتور سن خلاصه نمیشود؛ چرا که اختلالات خوردن در کودکان و افراد جوانتر غالبا به شکلی متفاوت از اشخاص مسنتر آشکار میشوند. همچنین اطلاعات نادرست پیرامون اختلالات خوردن حتی در میان پزشکان متخصص نیز بسیار معمول است.
والدین بهدلیل نادیده گرفتن علائم اختلالات خوردن در فرزندان، خود را سرزنش میکنند. اگرچه اختلالات خوردن ظاهرا در جامعه ما بسیار شایع هستند؛ اما علائم ابتلا به این اختلال در کودکان بسیار نادر بهنظر میرسند و اکثر والدین نیز به علائم اولیه بیماری بهطور جدی توجه نمیکنند. با اینحال بسیاری از والدین قادر به تشخیص علائم هشداردهنده اولیه بوده و بابت عدم آگاهی مطلوبتر خود احساس پشیمانی میکنند. با اینحال از دست دادن فرصتها طی مراحل اولیه ظهور علائم اختلالات خوردن در کودکان پدیدهای شایع است. چنین وضعیتی مایه تاسف است؛ چرا که تشخیص زودهنگام در بهبود بهرهوری روشهای درمانی نقش بسزایی دارد.
علائم اختلال خوردن در کودکان و نوجوانان احتمالا به شکلی واضحتر و کلیشهایتر از افراد مسنتر ظاهر میشوند. برای مثال بیماران جوانتر با احتمال کمتری اقدام به مصرف مشروبات الکلی نموده و یا به رفتارهای جبرانی (رفتارهایی برای به حداقل رساندن پیامدهای ناخوشایند ناشی از خوردن زیاد) پناه میبرند. این رفتارها شامل استفاده از روشهای تخلیه معده، قرصهای رژیمی و ملینها هستند. کودکان احتمالا بیش از بزرگسالان به اختلال اجتناب/محدودیت غذا (AFRID) مبتلا میشوند. بنابراین برخی علائم هشداردهنده اولیه که والدین بایستی نسبت به بروز آنها حساس باشند عبارتند از:
۱. عدم افزایش وزن و رشد کودک در سنین رشد
بیماران مسنتر احتمالا به چاقی خود باور داشته یا از تصمیم خود برای رژیم گرفتن صحبت میکنند. این افراد غالبا موفق به کاهش وزن خود میشوند. با اینحال در کودکان حتی ممکن است کاهش وزن واقعی نیز اتفاق نیفتد؛ اما این وضعیت به منزله عدم رشد یا عدم تحقق افزایش وزن مورد انتظار تعبیر میشود.
پزشک متخصص اطفال مسئولیت نظارت بر روند رشد کودک را بر عهده دارد؛ اما تمامی متخصصان کودک برای تشخیص صحیح اختلالات خوردن آموزش ندیدهاند. بنابراین والدین بایستی نسبت به روند تغییرات وزن و رشد کودک خود حساس باشند. برخی پزشکان صرفا به مقایسه وزن کودک با استانداردهای جامعه میپردازند و این رویکرد احتمالا موجب عدم تشخیص اختلالات خوردن خواهد شد. مقایسه قد و وزن کودک با نمودارهای رشد پیشین وی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
۲. کمتر غذا خوردن یا کاهش اشتها بدون دلیلی واضح و مشخص
کودکان کمسن و سال احتمالا نگرانیهای خود پیرامون تصویر بدنی را کمتر ابراز میکنند؛ اما به منظور دریافت غذای کافی و حفظ وزن و روند رشد خود احتمالا اقداماتی مخرب را در پیش میگیرند. برخی بهانههای کودکان برای سرپیچی از خوردن غذا عبارتند از:
- عدم تمایل به خوردن غذاهایی که پیشتر مورد علاقه آنها بودهاند
- ابراز سیری و گرسنه نبودن
- برخورداری از اهدافی مبهم برای سلامت بیشتر (بسیاری از والدین به مصرف غذاهای نامناسب توسط کودک خود عادت نموده و در ابتدا از آنها حمایت میکنند)
- شکایت بابت درد و ناراحتی معده
۳. بیش فعالی یا بیقراری
در بزرگسالان مبتلا به اختلالات خوردن غالبا شاهد انجام فعالیتهای ورزشی بیش از حد هستیم. اما در کودکان، فعالیتها بهمراتب کمتر هدفمند هستند. کودکان معمولا برای رفتن به باشگاه ورزشی یا چندین ساعت دویدن در خیابان تمایل کمتری از خود نشان میدهند. در عوض آنها احتمالا بیقرار یا بیش فعال بهنظر میرسند و در یک مسیر بیهدف قدم میگذارند. والدین غالبا به بیقراری و جنبوجوش فرزند خود اشاره میکنند. این علائم احتمالا بیشتر مشابه با نشانههای اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ADHD) بهنظر میرسند و فرضیه ابتلای کودک به اختلالات خوردن احتمالا هرگز به ذهن والدین خطور نخواهد کرد.
۴. افزایش علاقه به آشپزی یا تماشای برنامههای آشپزی
افزایش علاقه به آشپزی یکی دیگر از علائم شایع و گمراهکننده اختلالات خوردن بهشمار میرود. برخلاف باور رایج، مبتلایان به اختلالات خوردن ابدا بیاشتها نیستند؛ بلکه این افراد گرسنه بوده و همواره به غذاها فکر میکنند. بزرگسالان احتمالا برای دیگران آشپزی کرده و به مطالعه دستورالعملهای پختوپز میپردازند. کودکان نیز غالبا به تماشای برنامههای آشپزی در تلویزیون تمایل زیادی نشان میدهند. در ابتدای امر، والدین معمولا تصور میکنند که این گرایش مثبت بوده و کودک در حال علاقهمند شدن به غذاها است. با اینحال چنین وضعیتی احتمالا در اثر گرسنگی شدید پدیدار میشود. کودکان و بزرگسالان دچار بیاشتهایی و افرادی که در خصوص غذا خوردن فاقد وسواس کافی هستند؛ احتمالا خوردن را با فعالیتهای غذامحور جایگزین میکنند.
کلام پایانی
اختلالات خوردن معمولا در سنین نوجوانی بروز پیدا میکنند؛ اما این مشکل در کودکان زیر ۷ سال نیز مشاهده میشود. کاهش یا حتی افزایش شدید وزن یک کودک در حال رشد، پدیدهای غیرطبیعی است و بایستی مورد بررسی قرار گیرد. در صورت نگرانی پیرامون ابتلای فرزند خود به اختلالات خوردن با یک پزشک متخصص اطفال مشورت نمایید.