زمانی که درباره برنامهریزی و قدرت آن صحبت میشود، اغلب افراد این مساله را مربوط به دنیای بزرگسالان میدانند و بسیارکم در بین عموم دربارهی برنامهریزی روزانه در کودکان صحبت میشود. درحالیکه آموزش این جریان به کودکان و اجرای آن در زندگی روزمرهی آنها خود گامی اساسی در ایجاد این صفت در طول زندگی و پیشگیری از بینظمی و اهمالکاری است. درحقیقت باید در روند تربیتی چیزی تحت عنوان برنامهریزی به کودک از ابتدا آموزش داده شود تا در بزرگسالی نمودهای آن قابلیت مشاهده داشته باشد.
هدف: کودک محدودیتها را میپذیرد و برنامهی روزمره را دنبال میکند.
مقیاس: کودک بدون یادآوریهای پیوسته برنامهی روزانه رادنبال میکند.
گام اول: برنامههای روزمره رادراوقات مختلف روز بهطور منظم به کودک به اجرا درآورید، مثال: وقت خواب، وقت بازی و….. .
گام دوم: برنامهی روزمره را به صورت مداوم ادامه دهید تا کودک بتواند انتظارات شما را بشناسد.
گام سوم: به هنگام درست انجام دادن برنامهی روزانه او را تشویق کنید.
گام چهارم: چنانچه به هر دلیلی در برنامهی روزمره تغییری رخ دهد سعی کنید، قبل از وقت آن را باکودک در میان بگذارید، تا ازسردرگمی و ناکامی او جلوگیری شود.
مداومت، اقتدار و درعین حال انعطافپذیری شاید سهگانهی مهمی در آموزش برنامهریزی به کودک باشد. اگر برنامه برای یک روز اجرا شود و در روز بعد دوباره انجام گردد، تداوم این کار سبب ازبین رفتن اعتبار آن میگردد، بنابراین مداومت و نشان دادن جدی بودن جریان بسیار اساسی است اما درعینحال باید انعطاف در اجرا و حتی تغییر برنامه را هم درنظر داشت و یک جریان خشک و اجباری و آزاردهنده ایجاد نکرد. این نکته اساسی را هم درنظر داشته باشید که برنامه برای یک کودک با همه ویژگیهای کودکانه خواهدبود، بنابراین تفاوتهایی با برنامه و برنامهریزی برای بزرگسالان دارد.