بسیاری از مبتلایان به اختلال دو قطبی پیش از بچهدار شدن احتمالا از خود میپرسند که آیا این بیماری به فرزند آنها نیز منتقل خواهد شد؟ آیا اختلال دو قطبی ماهیتی ارثی دارد؟ نقش ژنتیک در این بیماری به چه شکل است؟
اکنون مدتهاست که محققان به امکان بروز اختلال دو قطبی بهصورت خانوادگی پی بردهاند. آنها با بررسی دنباله ژنی انسان به بررسی نقش احتمالی عوامل ژنتیکی در انتقال این بیماری پرداختند. اگرچه نقش عوامل وراثتی در اعضای خانواده و افراد دوقلو بر هیچکس پوشیده نیست؛ اما کماکان انجام مطالعات بیشتر ضروری بهنظر میرسد.
احتمال ابتلا به اختلال دو قطبی در طول دوره حیات بین ۱ تا ۴ درصد بوده و میانگین سن تشخیص بیماری نیز حدودا ۱۸ سال است. در ادامه به بررسی نقش عوامل ژنتیکی در اختلال دو قطبی میپردازیم:
سابقه خانوادگی اختلال دو قطبی
بر اساس مطالعات اخیرا انجام شده، بهطور کلی اختلال دو قطبی یکی از شایعترین اختلالات روانی با ماهیت ارثی بهشمار میرود. برای مثال یافتههای زیر بر اساس یک پژوهش جدید به دست آمدهاند و از وجود ارتباطی قوی میان نسبت خانوادگی و ریسک ابتلا به اختلال دو قطبی حکایت دارند:
- کودکی که یکی از والدین وی دچار اختلال دو قطبی و دیگری سالم است؛ به احتمال ۱۵ تا ۳۰ درصد به این بیماری دچار میشود.
- در صورت ابتلای پدر و مادر به اختلال دو قطبی، فرزند آنها با احتمال ۵۰ تا ۷۵ درصد دچار اختلال دو قطبی خواهد شد.
- در صورت ابتلای یکی از فرزندان خانواده به اختلال دو قطبی، ریسک تولد کودکی دیگر با همین اختلال بین ۱۵ تا ۲۵ درصد است.
- در صورت ابتلای یکی از کودکان دوقلوی همجنس به اختلال دو قطبی، کودک دیگر نیز به احتمال ۸۵ درصد دچار این بیماری میشود. همچنین بر اساس یافتههای ۳ پژوهش دیگر، ریسک ابتلای دوقلوهای مشابه به اختلال دو قطبی بین ۳۸ تا ۴۳ درصد است؛ در حالیکه در دوقلوهای غیرمشابه این رقم بین ۵ تا ۵.۶ درصد است.
کیفیت برخی عوارض جانبی اختلال دو قطبی نظیر مانیا، افسردگی، روانپریشی، خودکشی، مصرف الکل، اختلال هراس و واکنش یا عدم واکنش به درمانهای دارویی نظیر لیتیوم نیز تا حدودی میان اعضای خانواده مشترک هستند. میانگین سنی ابتلا به اختلال دو قطبی در کودکانی که والدین، پدربزرگ یا مادربزرگ آنها دارای اختلال دو قطبی شدید هستند؛ بهمراتب پایینتر خواهد بود.
مقایسه نقش ژنتیک و محیط در بروز اختلال دو قطبی
بهنظر میرسد که هر ۲ فاکتور ژنتیک و محیط در ابتلای انسان به اختلال دو قطبی تاثیرگذار هستند. اگرچه اعضای یک خانواده به لحاظ برخی خصوصیات ژنتیکی با یکدیگر مشترک هستند؛ اما تعیین دقیق فاکتورهای ژنتیکی خطرآفرین امری دشوار است. مطالعات انجام شده روی ساختار ژنی مبتلایان به اختلال دو قطبی در کشف یک ژن منفرد عامل این بیماری، ناتوان بودهاند. بنابراین بهنظر میرسد که انواع مختلفی از ژنها نظیر ANK3، CACNA1C، NCAN و ODZ4 در افزایش ریسک ابتلا به بیماری موثر هستند؛ اگرچه میزان تاثیرگذاری آنها بسیار محدود است. بعلاوه بسیاری از افراد با وجود این آللهای در معرض خطر کماکان مبتلا به اختلال دو قطبی نیستند.
همچنین عوامل ژنتیکی بر کیفیت واکنش بدن به داروهای درمان اختلال دو قطبی موثر هستند. بهعنوان مثال بدن افرادی که دارای ۲ نسخه غیرفعال از ژن CYP206 هستند؛ احتمالا در زمینه متابولیسم داروهایی مانند ریسپریدون و آریپیپرازول ضعیف عمل میکند. بنابراین کیفیت پاسخدهی بدن به داروهایی نظیر لیتیوم به پیشینه خانوادگی فرد بیمار بستگی دارد.
مطالعات اخیر نشان دادهاند که برخی ژنهای موثر در ابتلا به اختلال دو قطبی با ژنهای مولد سایر اختلالات روانی نظیر اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو و افسردگی همپوشانی دارند.
آیا ابتلا به اختلال دو قطبی، مانعی برای بچهدار شدن است؟
همانطور که پیشتر گفته شد؛ ابتلای والدین به اختلال دو قطبی، ریسک تولد کودکان مبتلا به این بیماری را افزایش خواهد داد. حال این پرسش مطرح میشود که آیا این افراد بایستی از بچهدار شدن اجتناب نمایند؟ در واقع این پرسش فاقد پاسخی قطعی است. بسیاری از بیماریها میتوانند جنبه ارثی داشته باشند. بعلاوه هیچ ژن یا دنباله ژنی وجود ندارد که ابتلای قطعی کودک به اختلال دو قطبی را تضمین نماید. با اینحال زندگی با یک کودک دچار اختلال روانی احتمالا تجربهای چالشآور و عجیب خواهد بود. بنابراین تصمیمگیری در این زمینه کاملا شخصی بوده و به اولویتهای هر خانواده بستگی دارد. با اینحال اطلاع از تاثیر سابقه خانوادگی به افزایش نظارت والدین بر رفتار فرزند و تشخیص زودهنگام علائم اختلال دو قطبی کمک میکند.
جمعبندی
عوامل ژنتیکی در بروز اختلال دو قطبی تاثیرگذار هستند؛ اما این تاثیرات صرفا ناشی از یک ژن نبوده و مجموعهای از ژنها را شامل میشوند. وجود سابقه خانوادگی ابتلا به اختلال دو قطبی لزوما دلیلی برای انصراف از بچهدار شدن نیست.