اجبار یکی از ۲ علامت اصلی نوعی اختلال روانپزشکی موسوم به وسواس فکری است و هر ساله حدودا ۱.۲ درصد از بزرگسالان در ایالاتمتحده به این اختلال مواجه میشوند.
اجبار نوعی رفتار یا عمل ذهنی تکراری است که شخص مبتلا به اختلال OCD در پاسخ به نوعی وسواس یا قوانین سختگیرانه (که غالبا با هدف کمک به مدیریت اضطراب یا پریشانی اعمال میشوند) نسبت به بروز آن تمایل نشان میدهد.
تفاوت اجبار با عادت
تمامی رفتارها یا اعمال مکرر انسان، اجبار قلمداد نمیشوند. بهعنوان مثال بسیاری از افراد هنگام آماده شدن برای خواب شبانه یا دوش گرفتن از یک الگوی معمول و مشابه تبعیت میکنند. این گرایشات و عادات میتوانند بهصورت ناخودآگاه اتفاق بیفتند و هدف مثبتی را دنبال نمایند. چنین عاداتی جزو رفتارهای عادی انسان طبقهبندی میشوند. همچنین انضباط بالا و حساس بودن یک شخص نسبت به آراستگی محل زندگی خود نیز بیانگر ابتلای وی به اختلال OCD نیست. مرتب بودن یک ویژگی شخصیتی و نوعی اولویت زیبایی شناختی بهشمار میرود؛ در حالیکه وسواس فکری یک بیماری روانی است.
در اختلال وسواس اجباری، اجبارها وقتگیر بوده و با پریشانی عاطفی قابلتوجهی همراه هستند. این رفتارها معمولا بنا بر ۲ دلیل ظاهر میشوند:
- خنثیسازی یا کاهش حالات اضطراب، انزجار یا پریشانی
- به حداقل رساندن یا پیشگیری از خطر و نگرانی ناشی از وسواس. بهعنوان مثال فرد مبتلا به اختلال OCD احتمالا برخی رفتارهای اجباری را از خود بروز خواهد داد؛ چرا که وی احساس میکند که عدم انجام این کارها، پیامدهای ناخوشایندی را به همراه خواهد داشت. بعلاوه انجام اعمال اجباری احتمالا روشی است که فرد مبتلا به OCD به منظور خاموش نمودن افکار و رفتارهای مکرر، ناخواسته و آزاردهنده (که موجب اضطراب یا پریشانی قابلتوجه میشوند) از آن استفاده میکند. حالت اجبار غالبا بر اثر تنشهای درونی ایجاد میشود؛ به گونهای که فرد بیمار احساس میکند که درست بودن رفتارها در گرو انجام آنها با الگویی خاص است.
اجبارهای رایج
تجارب اختلال وسواس اجباری در افراد مختلف با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما ۴ نمونه از رفتارهای اجباری متداول عبارتند از:
- شستشو و نظافت
رفتارهای اجباری مرتبط با پاکیزگی غالبا ار احساس وسواس نسبت به میکروبها و آلودگیها ناشی میشوند. شستشوی دستها یا بخشهایی از بدن با یک شیوه خاص، نمونهای از این رفتارها بهشمار میرود. استفاده بیش از حد از ضدعفونی کنندهها، صابونها و سایر مواد تمیزکننده، نظافت روزانه و بیش از اندازه اشیاء محیط پیرامون و هرگونه رفتار دیگر با هدف از بین بردن میکروبها و آلودگیها سایر رفتارهای اجباری در این طیف را تشکیل میدهند.
- بررسی کردن
“چک کردن” بیانگر مجموعه رفتارهایی است که فرد به واسطه آنها میکوشد از عدم آسیب دیدگی خود یا دیگران اطمینان حاصل نماید. همچنین مبتلایان به اختلال OCD احتمالا برای اطمینان از عدم انجام کارهای خطا یا احتمالا غیراخلاقی به این رفتار روی میآورند. از نظر مبتلایان به OCD، چک کردن رفتارها به آنها کمک میکند تا از عدم وقوع هرگونه رویداد ناخوشایند در خصوص سلامت یا ایمنی خود و دیگران اطمینان حاصل کنند.
- مشغله ذهنی
افراد دچار اجبارهای ذهنی احتمالا وقت زیادی را صرف تفکر و تلاش برای فهم یا درک موضوعات مختلف میکنند. آنها احتمالا در زمینه مرور وقایع گذشته پشتکار فراوانی داشته و به بررسی ارتباطات از جنبه ذهنی میپردازند. همچنین این افراد به منظور جلوگیری از آسیب دیدن خود دعا کرده و با بهکارگیری روشهای خاص از سایرین متمایز میشوند. این افراد بعضا کلمات یا عبارات خاصی را بهصورت ذهنی و یا با صدای بلند بر زبان میآورند. با باور آنها این رفتار، احساسات منفی را دفع نموده و حالات مثبت را جایگزین خواهد کرد.
- تکرار
خواندن یا نوشتن مجدد، تکرار اقدامات و فعالیتهای روزمره، تکرار حرکات بدنی یا انجام هرکار دیگر با تعداد دفعات مشخص از جمله رفتارهای اجبارگونهای هستند که بایستی بارها و بارها تکرار شوند.
افراد مبتلا به OCD احتمالا در مقوله دروغ گفتن نیز دچار نوعی وسواس اجباری هستند و به منظور غلبه بر اضطراب ناشی از این وسواس بعضا به اشتباهات مرتکب نشده خود نیز با جزئیات اعتراف میکنند. برخی از این بیماران بر معیارهای اخلاقی خاصی تمرکز دارند و به منظور رعایت برخی ارزشهای خاص (نظیر عقاید دینی، نگرانیهای زیستمحیطی و تندرستی) رفتارهای سختگیرانهای را در پیش میگیرند. حساسیت بیش از اندازه به تقارن، ترتیب یا نحوه قرارگیری اشیاء نیز نمونه دیگری از این رفتارهای سختگیرانه قلمداد میشود.
پیشگیری
افراد مبتلا به OCD برای به حداقل رساندن آسیبها و کاهش اضطراب و پریشانی ناشی از رفتارهای وسواسگونه تا حد امکان بایستی از کلیه رفتارهای محرک اضطراب دوری نمایند.
تشخیص
برای تشخیص اختلال OCD، فرد بایستی دارای شرایط وسواس، اجبار یا هر ۲ مورد باشد. وسواس یا رفتارهای اجباری ماهیتی وقتگیر دارند (بهعنوان مثال بیش از ۱ ساعت در روز) و باعث پریشانی یا بروز اختلالات قابلتوجه در عملکرد روزانه فرد میشوند. وسواس عبارت است از افکار و تصاویر مداوم، مزاحم و ناخواسته که موجب اضطراب و پریشانی انسان میشوند. همچنین اجبار عبارت است از رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی که فرد در پاسخ به یک وسواس یا مطابق با قوانین سختگیرانه از خود بروز میدهد. این رفتارها یا اعمال ذهنی در جهت کاهش اضطراب، پریشانی یا پیشگیری از پیامدهای هولناک شکل میگیرند.
عدم خوشبینی در مبتلایان به OCD امری غیرمعمول نیست و علائم آن بیشتر مشابه حالت توهم بهنظر میرسند. بنابراین علائم اختلالات OCD و اسکیزوفرنی تا حدودی مشابه یکدیگر هستند. اما در رفتارهای کاملا اجباری، فرد علیرغم آگاهی از ماهیت افراطی رفتار قادر به مهار خود نیست. همچنین برخی علائم OCD با حرکات تیکگونه ارتباط دارند.
پزشکان با استفاده از روشهای مرکب شامل درمان دارویی و اصلاح رفتاری قادر به کنترل علائم اختلال وسواس اجباری خواهند بود.