اضطراب مزمن نوعی تجربه روانشناختی منفی و بلندمدت نسبت به عوامل استرسزای محیطی است که با احساس نگرانی شدید و طولانیمدت، خستگی، بیقراری، ناهماهنگی و اختلالات خواب شناخته میشود. اصطلاحات اضطراب و استرس غالبا بهصورت متناوب مورد استفاده قرار میگیرند. استرس و اضطراب طولانیمدت بر سلامت انسان تاثیر منفی میگذارد. این وضعیت موجب افزایش میزان ترشح آدرنالین و اپینفرین، کاهش تولید برخی هورمونهای رشد، فعال شدن غیرطبیعی سیستم ایمنی بدن و بروز واکنشهای التهابی میشود.
اضطراب شدید میتواند علائمی نظیر سندرم روده تحریکپذیر و ریسک حملات قلبی و عروقی را تشدید نماید. استرس طولانی در کنار بیماریهای مزمن از جمله سرطان و درد موجب کاهش کیفیت زندگی انسان میشود.
نوروبیولوژی و روشهای جدید درمان اضطراب
ترشح هورمون استرس علاوه بر ایجاد آسیب نوروتوکسیک موجب بروز تغییرات آناتومیک در مناطقی نظیر هیپوکامپ (واحد مدیریت حافظه) و آمیگدال (مسئول پردازش عاطفی) ارتباط مستقیم دارد. دادههای ضبط شده الکتروانسفالوگرافی نشان میدهند که ضخامت قشر جلویی سمت راست مغز در افراد مضطرب نسبت به سایرین بهمراتب بیشتر است. بهطور مشابه، تغییرات سلولی، آناتومیک و عصبی در بیماران مضطرب نسبتا شدیدتر هستند.
اضطراب شدید موجب اختلال عملکرد آمیگدال و بخشی از سیستم لیمبیک مغز میشود. اصلاح تعامل ناکارآمد میان قشر جلویی مغز و آمیگدال بهعنوان یکی از روشهای بالقوه برای کنترل اضطراب قلمداد میشود. برای کاهش اضطراب بهطور معمول از متدهای ترکیبی شامل درمان رفتارشناختی و گروهای خودیاری استفاده خواهد شد. با اینحال برخی داروها نظیر بنزودیازپینها و داروهای ضد افسردگی نیز قابل مصرف هستند. بسیاری از داروها صرفا راهحلهایی موقت بوده و دارای عوارض جانبی متعددی هستند. روشهای رفتار درمانی مناسب افرادی است که مایل به صرف وقت و تلاش فراوان باشند.
بهکارگیری نوروفیدبک برای درمان اضطراب
نوروفیدبک تحتعنوان نوروتراپی نیز شناخته میشود. نوروفیدبک نوعی روش غیرتهاجمی و غیردارویی است که در آن الکتروهای سطحی متصل به پوست سر، فعالیتهای عصبی مغز را ثبت نموده و محرکها نیز از طریق رایانه به بیمار منتقل میشوند.
سیگنالهای الکتریکی سالم و متعادل بهطور معمول موجب تحریک محرکهای تقویتکننده مثبت میشوند. این روش در درمان و کنترل بیماریهای مختلف نظیر صرع، ADHD، سکته مغزی، افسردگی، اوتیسم، فوبیا و کاهش اضطراب با موفقیت بهکار گرفته شده است.
یک پژوهش جدید به بررسی تاثیرات نوروفیدبک بر عملکرد مغز و مدیریت اضطراب پرداخته است. در این مطالعه ۲۶ فرد دچار اضطراب شدید از طریق تصویربرداری آنی از مغز (fMRI) حین اجرای فرآیند نوروفیدبک مورد بررسی قرار گرفتند و کیفیت انتقال سیگنالها در مغز آنها تجزیه و تحلیل شد. همانطور که پیشتر اشاره شد؛ اختلال عملکرد و ارتباط میان قشر جلویی مغز و آمیگدال، عامل اصلی بروز بسیاری از حالات اضطرابی مبالغهآمیز است.
در این تکنیک افراد با استفاده از الگوی نوروفیدبک آنی و هدایت شده از طریق fMRI قادر به آموزش خود جهت تقویت ارتباط میان قشر جلویی مغز و آمیگدال هنگام مواجهه با عوامل تهدیدکننده نظیر اضطراب بودند. فرآیند کنترل نظارتی، ۳ روز پس از برگزاری جلسه اولیه و در نبود تکنیک نوروفیدبک مجددا انجام شد و ارتباط میان عملکرد قشر جلویی مغز، آمیگدال و شدت اضطراب مورد بررسی قرار گرفت.
در این مطالعه افراد از طریق سنجش اتصال آنی تحت آموزش قرار گرفتند. نتایج آموزش هدف از طریق اتصال آمیگدال نشان داد که آموزش بر بهبود ارتباط میان قشر جلویی مغز و آمیگدال به میزان قابلتوجهی تاثیرگذار است. بعلاوه بهبود کیفی ارتباط میان این ۲ قسمت در کاهش مناسبتر علائم اضطراب بسیار موثر است. برگزاری جلسات پیگیری نشان داد که پس از بهبود اتصال میان قشر جلویی مغز و آمیگدال، حتی در صورت قطع تکنیک نوروفیدبک نیز کماکان شاهد حفظ حالت کنترل ارادی در آمیگدال و کاهش پایدار اضطراب هستیم.
پژوهش اخیر برای نخستین بار نشان میدهد که تنظیم اتصال میان قشر جلویی مغز و آمیگدال (از طریق نوروفیدبک هدایت شده با fMRI) حتی پس از توقف نوروفیدبک میتواند به کنترل مداوم و پایدار اضطراب کمک کند. این مطالعه، نقش روشهای جدید نوروفیدبک در درمان بیماریهای روانی را بیش از پیش برجسته میکند.