اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD) نوعی اختلال روانی است که تعداد قابلتوجهی از کودکان، نوجوانان و بعضا بزرگسالان را تحتتاثیر قرار میدهد. مبتلایان به این اختلال غالبا دارای علائمی نظیر تکانشگری، بیتوجهی و فعالیت بیش از اندازه هستند. کودکان مبتلا به ADHD معمولا در زمینه مدیریت احساسات و سازماندهی رفتارهای خود دچار مشکل بوده و هنگام حضور در مدرسه یا سایر موقعیتها با چالشهایی مواجه میشوند. چنین مشکلاتی از ناتوانی این کودکان در پردازش اطلاعات پیش از ارائه عکسالعمل ناشی خواهند شد.
اگرچه اختلال ADHD در میان کودکان شایعتر است؛ اما کلیه گروههای سنی به جز سالمندان میتوانند به آن دچار شوند. این بیماری بر کلیه نژادها و قومیتهای مختلف تاثیرات مشابهی خواهد داشت. ساختار روانشناختی مغز در مبتلایان به ADHD نسبت به افراد عادی تفاوتهایی دارد. عدم تعادل سطح هورمونهای دوپامین و نوراپی نفرین در مغز مبتلایان به ADHD غالبا مشهود است. چندین پژوهش مختلف به منظور درک پاسخهای عصبی در مبتلایان به ADHD اقدام به بررسی مدار جلویی مغز آنها نمودهاند.
ADHD همانند سایر بیماریهای عصبی غالبا با یک اختلال روانی همراه خواهد بود. بر اساس گزارشات مخابره شده حدودا ۶۰ درصد کودکان مبتلا به ADHD با یک یا چند اختلال روانی بهصورت همزمان دستبهگریبان هستند. یکی از چالشهای پیش روی پزشکان این است که علائم ADHD و سایر اختلالات روانی تا حدود زیادی با یکدیگر همپوشانی دارند. به همین دلیل تشخیص دقیق بیماری غالبا دشوار خواهد بود. تشخیص نادرست یا با تاخیر احتمالا اصلیترین نگرانی برای سلامت روانی و کیفیت زندگی بیمار بهشمار میرود.
ارزیابی جامع کلیه علائم، سوابق پزشکی و آزمایشات روانسنجی مختلف به روانپزشک کمک میکند تا ابتلای فرد به ADHD یا سایر اختلالات را تشخیص دهد. شرایطی که بهطور معمول در مبتلایان به ADHD گزارش میشوند؛ در ۳ گروه عمده قابل طبقهبندی هستند:
اختلالات روحی
اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب و اختلال دو قطبی در این طیف جای میگیرند. کودکان هنگام مقابله با مشکلات پیش رو؛ خصوصا مشکلات ناشی از اختلال کم توجهی و بیش فعالی در مدرسه بعضا دچار احساس اندوه و ناامیدی شدید میشوند. بهطور مشابه مبتلایان به اختلال ADHD در توجه به امور و سازماندهی شخصی دچار مشکل شده و ابتلای همزمان آنها به افسردگی موجب تشدید مشکلات خواهد شد. تقریبا ۱۰ تا ۱۵ درصد کودکان مبتلا به ADHD از افسردگی رنج میبرند. این بیماران بهدلیل عدم اعتمادبهنفس غالبا به خودکشی تمایل نشان میدهند.
اگرچه نگرانی و ترس از جمله مولفههای طبیعی در رشد کودکان بهشمار میروند؛ اما ترس بیش از حد موجب شکلگیری اختلال اضطراب در کودکان میشود. حداقل ۲۰ درصد کودکان مبتلا به ADHD با یکی از اشکال اختلال اضطراب به شرح زیر دستبهگریبان هستند:
- اختلال اضطراب عمومی که شامل احساس ترس مداوم از آینده و اتفاقاتی است که در مسیر زندگی روی خواهند داد.
- اختلال اضطراب جدایی که با دلبستگی شدید به اعضای خانواده و ترس بیش از حد بابت دوری از آنها قابل تشخیص است.
- اختلال اضطراب اجتماعی که با احساس اضطراب مداوم از ملاقات با سایرین و ناتوانی در معاشرت اجتماعی شناخته میشود.
برخی کودکان مبتلا به ADHD با اختلال دو قطبی نیز دستبهگریبان بوده و نوسانات خلقی را تجربه میکنند. بنابراین حالات خوشبختی و عصبانیت یا تحریکپذیری شدید بهصورت دورهای در این افراد قابل مشاهده است. در این شرایط تشخیص زودهنگام اختلالات خلقی و مدیریت آنها بسیار حائز اهمیت است. گفتگوی صریح پزشک با اعضای خانواده بیمار تا حدود زیادی راهگشا خواهد بود. روانپزشکان هنگام معالجه کودکان غالبا استفاده از روشهای غیردارویی نظیر درمان شناختی رفتاری (CBT) را به تجویز داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب ترجیح میدهند.
مشکلات رفتاری
- اختلال سلوک (CD): این اختلال با پرخاشگری علنی و غیرمنطقی قابل تشخیص است. مبتلایان به این اختلال احتمالا صدماتی جدی را به خود و اطرافیان وارد میکنند. این افراد عموما قانونگریز بوده و داراییهای سایرین را به شکلی هدفمند تخریب میکنند. تشخیص ابتلای کودک به ADHD شانس تشخیص ابتلای وی به اختلال سلوک را نیز افزایش میدهد.
- اختلال نافرمانی لجوجانه (ODD): این اختلال با رفتارهای تدافعی مداوم نسبت به افراد آشنا نظیر اعضای خانواده، دوستان و همسالان تشخیص داده میشود. کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی غالبا عصبانی شده و قادر به کنترل رفتارهای خود نیستند. در حالات حاد این بیماران مایل به صدمه زدن به افرادی هستند که در باورشان به آنها آسیب میرسانند.
- سندرم تورت: این اختلال اگرچه نسبتا نادر است؛ اما عموما در مبتلایان به ADHD قابل رویت است. کودکان مبتلا به سندرم تورت معمولا رفتارهایی تکراری نظیر چشمک زدن، صاف کردن سینه یا خرخر کردن را از خود بروز میدهند.
حدودا ۲۵ درصد کودکان مبتلا به ADHD حداقل دچار یک نوع از اختلالات رفتاری هستند. رفع مشکلات رفتاری معمولا از طریق رفتار درمانی کودک، آموزش رفتاری والدین و تجویز برخی داروها انجام میشود.
مشکلات یادگیری
کودکان مبتلا به ADHD علاوه بر بیتوجهی از ناتوانی نسبی در یادگیری نیز رنج میبرند. همبستگی میان ADHD و سایر بیماریهای روانی از طریق دادههای آماری قابل اثبات است. دانشمندان بر این باورند که تحریک مسیرهای فیزیولوژیکی مشترک در مغز موجب بروز اختلالات عصبی میشود. کشف روشهای درمانی هدفمند مستلزم شناسایی نواحی مختلف مغز و نقش آنها در ایجاد بیماریها است.